«فردریک» به جرم قتل متصدی بار، دستگیر میشود و مدعیست مقتول، همسرش را کتک زده و به او تجاوز کرده است. پلیس نمیتواند شواهد لازم مبنی بر تجاوز به «لورا» را پیدا کند و این پرونده نصیب وکیل جوانی به نام «پُل بیگلر» میشود. او در حین تحقیق، متوجه میشود که «لورا» سابقهی طولانی در لاس زدن با مردها دارد.
درامرازآلود
اولش اون زنه پاشو میزاره بقل یا روی ی رتیل، آخرش زن یارو رتیل بزرگ میشه و تموم میشه؟
چی شد دقیقا؟ من نفهمیدم